رابطهایی آرامتر خواهید داشت اگر...

نویسنده: ناهید حاجی مقصودی |
۲۳ مهر ۱۴۰۴
زمان مطالعه: ۸ دقیقه
در این مقاله از همراز روانشناسی، یاد میگیریم چرا زوجها با هم دعوا میکنند و چطور میتوان از درگیریهای کوچک جلوگیری کرد. از تحلیل علمی مشاجرات زناشویی تا معرفی مهارتهای ارتباطی، کنترل خشم و گفتوگوی همدلانه برای داشتن رابطهای آرامتر و صمیمیتر.
مقدمه
- چرا با همسرمان دعوا میکنیم؟ آیا تاکنون به این موضوع توجه کردهاید که محورهای اصلی بحثها و درگیریهایی که با همسرتان تجربه میکنید، چه مواردی هستند؟ گاهی بدون آنکه متوجه باشیم، ممکن است خودمان آغازگر یک مشاجره باشیم؛ چه زن و چه مرد، هر دو میتوانند ناخواسته و ناآگاهانه درگیری را شروع کنند.
- در طول یک دعوا، چه اتفاقی در رابطه میافتد؟ و چرا از منظر روانشناسی، بحث و مشاجره میتواند برای رابطه عاطفی بسیار دردناک و آسیبزننده باشد؟ در این مقاله قصد دارم درباره همین موارد صحبت کنم. در نهایت نیز به بررسی راهکارهایی برای پیشگیری از دعواهای زناشویی خواهم پرداخت. مطمئن هستم که این موضوع برای بسیاری از مخاطبان جذاب و کاربردی خواهد بود، و خوشحال میشوم که در این مسیر با من همراه باشید.
- ما قرار است درباره ارتباط، تنش، درگیری و دعوا در روابط میانفردی گفتوگو کنیم، با تمرکز ویژه بر روابط زناشویی. همانطور که میدانید، در جوامع انسانی، ارتباط، اساس و رکن اصلی هر رابطهای است و از طرفی، یکی از مخربترین اتفاقاتی که میتواند این ارتباط را تهدید کند، مشاجره و دعواست.
- مشاجرات مکرر میتوانند به مرور زمان رابطه را از بین ببرند، باعث دلخوریها و رنجشهای عمیق شوند و در نهایت، حتی به پایان یافتن رابطه منجر گردند. زمانی که تصمیم میگیریم با فردی وارد رابطهای صمیمی شویم و با او ازدواج کنیم، در واقع دو انسان با تفاوتهای گوناگون در کنار یکدیگر قرار میگیرند. ما در دو خانواده متفاوت تربیت شدهایم، دو فرهنگ گوناگون را تجربه کردهایم، حتی ممکن است زبان، آموزش، دوستان، تجربهها و زخمهای روانیمان نیز با هم تفاوت داشته باشد. ارزشها و باورهای ما هم میتوانند گاه بسیار متفاوت باشند.
- هنگامی که زندگی مشترک آغاز میشود، این تفاوتها و اختلافنظرها بیش از پیش خود را نشان میدهند و ما ممکن است با چالشها و مشکلات جدیتری مواجه شویم. در این مقاله قصد دارم بهصورت کامل، از صفر تا صدِ این اختلافات را بررسی کنم و راههایی برای مدیریت و پیشگیری از آنها ارائه دهم.
- ابتدا ببینیم در یک دعوا چه اتفاقی میافتد. معمولاً ما میخواهیم برنده شویم و این مشکل اصلی ما است که دعواها شکل میگیرد. انگار مسابقهای است که هیچکس حاضر نیست امتیاز را به حریف بدهد، حتی وقتی امتیاز برد واقعی آرامش است. اینکه یادمان میرود تا دو دقیقه پیش تیم بودیم، ما بودیم من و مقابل من تویی و باید در این «من» برنده باشم و باید روی افکارش پافشاری کند و اثبات کند هم خودش را هم افکارش را. من هم همین طرز تفکر را دارم. این طرز فکر اصلی است که در دعواها بسیار نامهربان میشویم، با همدیگر غیرمحترمانه صحبت میکنیم. خیلی وقتها درگیریهای لفظی به درگیریهای فیزیکی منجر میشود، زیرا میزان عصبانیت و خشممان بسیار افزایش مییابد. چرا؟ چون احساس میکنیم درک نمیشویم و حرف همدیگر را متوجه نمیشویم.
- پس اتفاق اصلی که وجود دارد، آن اختلاف نظر و تفاوت نیست؛ بلکه ادامه مسیر و برخورد ما، گفتار ما، لحن گفتار و کلماتی است که استفاده میکنیم. میزان موضوع اصلی و آن تفاوت و اختلاف سلیقه، گویی کمرنگتر میشود. ما به یکدیگر در رابطه آسیب میزنیم، هم به طرف مقابل و هم به خودمان. به همین دلیل در روانشناسی میگوییم که دعوا دردناک است، زیرا میزان خشم ما بالا است و احساس میکنیم درک نشدهایم. هیجانات منفی و صحبت کردن به گونهای است که انگار نه انگار تا دو دقیقه پیش ما همتیمی بودیم و این شروع میشود به نامهربانی و آسیب زدن با گفتار به طرف مقابل. یعنی تا دیروز احساس امنیت داشتیم، اما اکنون آن شخص کنار ما احساس میکند خودخواهترین فرد دنیا است و حس ناامنی میکند.
- این اتفاق اصلی است که دردناک میکند و آسیب بزرگی به روابط وارد میکند. وقتی این اتفاق تکرار شود، تصمیم مهمی گرفته میشود. آقایان نیز در برابر این حالت تهاجمی زن، تلاش میکنند برنده میدان باشند و از خود دفاع کنند، پس شروع میکنند به تحقیر و سرزنش و فکر میکنند که احتمالاً آنها برنده واقعی هستند؛ در حالی که بازنده اصلی میدان خانم است، زیرا آسیب عاطفی جدی وارد شده است و در انتهای این دعوا افکار او این است که «من دوست داشتنی نیستم، من را دوست ندارد، برایم ارزش قائل نیست.»
- بسیاری از اوقات تصمیماتی که آقایان میگیرند، بر اساس این احساسات ناخودآگاه است. همچنین گاهی اوقات خانمها نیز تصور میکنند که همسرشان به آنها بیتوجه است. این وضعیت گاهی بسیار ناخودآگاه اتفاق میافتد و منجر به فاصله گرفتن و سرد شدن رابطه میشود.
•چرا با همسرمان دعوا میکنیم؟
- موضوعهای اصلی دعواها معمولاً حول چند محور مشخص میچرخد؛ از جمله تربیت فرزندان، مسائل مالی و حمایتهای اقتصادی، بحثهای خانوادگی، روابط جنسی و تصمیمگیریهای مهم زندگی مشترک. این حوزهها بیشترین درگیریها و تنشها را در زندگی زناشویی ایجاد میکنند، اما گاهی بدون اینکه متوجه باشیم، خودمان آغازگر این درگیریها هستیم.
1.روش بیان احساسات و آغاز تنشها:
- بسیاری از خانمها احساسات و خواستههای خود را به شکل مستقیم بیان نمیکنند و بیشتر به صورت طعنه، کنایه یا غیرمستقیم مطرح میکنند. این رویکرد که «او باید خودش بفهمد» باعث بروز سوءتفاهم، سردرگمی و چالشهای جدی در رابطه میشود و میتواند بهعنوان محرک شروع دعوا عمل کند، در حالی که اگر احساسات به طور شفاف بیان شوند، از بسیاری از اختلافها جلوگیری خواهد شد.
2.نقش آقایان در شروع درگیریها:
- از سوی دیگر، آقایان نیز ممکن است در شروع دعوا نقش داشته باشند. اختلافات کوچک گاهی به درگیریهای جدی تبدیل میشود، زیرا هر دو طرف تلاش میکنند برنده باشند و نظر خود را اثبات کنند. اما نکته مهم این است که در زندگی زناشویی، بردن یک طرف به معنای باخت طرف دیگر نیست، بلکه همکاری و همافزایی است که راهحلهای پایدار را میسازد.
3.بیتوجهی به احساسات همسر؛ عامل مهم درگیری:
- یکی از دلایل اصلی شروع دعواها، عدم توجه به احساسات و هیجانات همسر است. فارغ از قبول یا رد رفتار طرف مقابل، لازم است احساسات او درک و تأیید شود تا سوءتفاهم و فاصله عاطفی ایجاد نشود. به بیان دیگر، احساس شنیدهشدن و دیدهشدن، کلید حفظ صمیمیت و احترام در رابطه است.
مثالی برای روشنتر شدن موضوع:
- برای مثال، اگر همسر شما درباره نگرانیهای تحصیلی فرزندتان صحبت میکند، گفتن جملهای مانند «تو زیادی حساس هستی» یا «چقدر به جزئیات اهمیت میدهی» باعث میشود او احساس نادیده گرفته شدن کند و دعوا آغاز شود. در چنین موقعیتی، همدلی و تایید احساسات، بهترین واکنش است.

4.تفاوتهای طبیعی زن و مرد در درک مسائل:
- این تفاوتها ریشه در ویژگیهای طبیعی زنان و مردان دارد. معمولاً مردان کمتر به جزئیات توجه میکنند، در حالی که زنان حساستر و دقیقتر هستند. همین اختلاف در نحوه مدیریت مسائل باعث ایجاد تفاوت نظر و گاهی تنش میشود که تنها با درک متقابل و صبر قابل حل است.
5.تفسیر نادرست خانمها از رفتار آقایان
- خانمها گاهی این تفاوتها را به بیتوجهی و عدم درک تعبیر میکنند و احساس میکنند که به آنها اهمیت داده نمیشود. اما واقعیت این است که این تفاوتها، بخشی از طبیعت انسانهاست و نیازمند درک و تعامل سازنده است.
- بنابراین، بهتر است آقایان از جملاتی مانند «حساس نباش» یا «اهمیت نده» پرهیز کنند، زیرا این نوع واکنشها نه تنها مشکل را حل نمیکند، بلکه باعث احساس بیتوجهی و آسیب به رابطه میشود. به جای آن، با گوش دادن فعال و همدلی، میتوان رابطهای مستحکمتر و پرمحبتتر ساخت.
• کالبدشکافی درونی¬ترین لایه¬ یک دعوای زناشویی:
- اگر موافق باشید، ساختار معمول یک دعوا را بررسی کنیم. در شرایط دعوا، معمولاً فرد خواسته یا ناراحتی خود را بیان میکند، اما به جای اینکه با دقت و درک کامل به او گوش داده شود، واکنشها اغلب به سمت نادیده گرفتن یا برداشت نادرست از احساسات وی میرود. این عدم توجه به احساسات طرف مقابل و نحوه گفتار همسر، به مرور تبدیل به مسئله اصلی و منشأ بروز دعوا میشود. در این مرحله، پرسشهایی مانند «چرا این حرف را زدی؟»، «چرا اینگونه برداشت کردی؟» یا «چرا من را درک نکردی؟» مطرح شده و شدت بحثها افزایش مییابد. همانطور که پیشتر اشاره شد، این روند میتواند به درگیریهای لفظی و حتی فیزیکی منجر شود. در جریان دعوا، معمولاً تحقیر، سرزنش، تهدید، توهین و انتقادهای نابجا حضور دارند که هیچیک کمکی به بهبود حال طرفین یا حفظ آرامش رابطه نمیکند. در نهایت، تصمیماتی که در چنین شرایطی گرفته میشود به نفع رابطه نیست، زیرا هر یک از طرفین درگیر رفتارهایی میشوند که گویی خودخواهترین افراد جهان هستند؛ این امر باعث ایجاد احساس ناامنی و بدگمانی میشود. زنان اغلب افکار منفی مانند «او مرا دوست ندارد» یا «برای من ارزشی قائل نیست» را تجربه میکنند و مردان نیز ممکن است احساس کنند که همسرشان خودخواه و غیرمنطقی است. این چرخه آسیبهای عاطفی عمیقی به رابطه وارد کرده و در صورت تکرار، فاصله و سردی بین زوجین را افزایش میدهد.
• چند نکته طلایی برای پیشگیری از دعوا و تنش:چگونه تنشهای زناشویی را به فرصت گفتوگو و رشد تبدیل کنیم؟
- در بسیاری از روابط، دعوا و مشاجره بخشی از مسیر طبیعی زندگی مشترک است. اما اگر بدانیم چطور با آن مواجه شویم، میتوانیم از بروز بسیاری از درگیریها جلوگیری کنیم. نکاتی که در ادامه میخوانید، به ظاهر سادهاند، اما در عمل بسیار تأثیرگذارند. پیشنهاد میکنم با دقت مطالعه کنید، در صورت نیاز یادداشتبرداری داشته باشید یا این ویدیو را چند بار مرور نمایید.
1.مسئولیت هیجانات خود را بپذیرید:
- اولین گام پیشگیرانه، پذیرفتن مسئولیت هیجانات و فضای ارتباطیست. اگر احساس کردید گفتوگو دارد به سمت تنش و اصطکاک میرود، صادقانه بگویید:
- «فکر میکنم فضا کمی متشنج شده، اجازه بده چند دقیقه یا حتی چند ساعت دیگه، وقتی هر دو آرامتریم، دوباره با هم صحبت کنیم»
- این نه عقبنشینیست و نه بیاحترامی؛ بلکه نشانهایست از هوش هیجانی بالا. در روانشناسی آمده که افراد دارای هوش هیجانی بالا، توانایی مدیریت هیجانات، شناخت موقعیتهای بحرانی و تعویق درگیری تا زمان مناسب را دارند. این افراد بیشتر از آنکه بخواهند پیروز میدان مشاجره باشند، در پی حفظ کیفیت رابطهاند.
2.مراقب لحن و گفتار خود باشیم:
- در تمام لحظاتی که در گفتوگو با همسرمان هستیم، لازم است با خود تکرار کنیم: «مهربان باش، مؤدب باش.»
- چراکه در بسیاری از موارد، آسیبزاتر از خود موضوع دعوا، نحوه صحبت کردن، لحن تند، کنایهها و بیاحترامیهاییست که بهظاهر کوچکاند، اما اثری عمیق و ماندگار دارند. لحن آرام، استفاده از واژههای محترمانه و توجه به شأن انسانی طرف مقابل، بهترین محافظ رابطه در برابر تندباد اختلافهاست.

3.استفاده از جمله طلایی «شاید حق با تو باشه»:
- گاهی تنها یک جمله میتواند فضا را تغییر دهد. جملهای مثل:
«شاید حق با تو باشه»
- جملاتی مانند «عزیزم، ممکنه حق با تو باشه» یا «شاید تو درست میگی، بیا دوباره با هم مرورش کنیم» از جمله عبارات کلیدی هستند که باعث کاهش تنش و افزایش حس شنیدهشدن در همسر میشوند.
- این جملات نهتنها فضای احساسی گفتوگو را آرام میکنند، بلکه نشانه بلوغ روانی و انعطاف ذهنی ما هستند.
- همیشه این اصل را به خاطر بسپارید:
«گاهی برای حفظ رابطه، نیازی به پیروزی نیست؛ بلکه به درک و پذیرش نیاز داریم»
4.تقویت مهارت درک و همدلی:
- همدلی، قلب تپنده هر رابطه انسانیست. یعنی بتوانیم شرایط و احساسات طرف مقابل را از دریچه نگاه او ببینیم، نه از زاویه نگاه خودمان. وقتی همسر ما احساس نارضایتی، خستگی یا نگرانی میکند، قبل از هر واکنش، باید از خود بپرسیم:
«اگر من جای او بودم، چه احساسی داشتم؟»
- یادگیری رفتارهای همدلانه و شنیدن فعال، رابطه را از سطح گفتوگو به سطح ارتباط واقعی میرساند. اگر نیاز به آموزش بیشتر دارید، ویدیوی مربوط به مهارت همدلی در پلیلیست «مهارتهای زندگی» را از دست ندهید.
5.مدیریت خشم، کلید آرامش در رابطه:
- در نهایت، یکی از مهمترین عواملی که باعث شروع یا تشدید دعوا میشود، عدم کنترل خشم و عصبانیت است. متأسفانه بسیاری از افراد هنوز مهارت کافی در این زمینه ندارند. تجربه مشاورهای من در کلینیکهای آنلاین بارها نشان داده که دلیل اصلی تنشهای شدید بین زوجها، ناتوانی یکی از طرفین در مدیریت خشم خود است.
- اگر پس از عصبانیت، از حرفهایی که زدهاید پشیمان میشوید، این نشانه آن است که لازم است جدیتر بر روی کنترل خشم خود کار کنید. پیشنهاد میکنم حتماً سری به پلیلیست «مدیریت خشم» بزنید و از ویدیوهای کاربردی آن بهرهمند شوید.
- به¬خاطر داشته باشید که:
- رابطهای سالم، نه با نبود اختلاف، بلکه با نحوه برخورد با آن شناخته میشود؛ جایی که دو نفر تصمیم میگیرند هممسیر باشند، حتی وقتی همنظر نیستند.
- و در نهایت، آنچه روابط زناشویی را ماندگار و سالم نگه میدارد، نبود اختلاف نیست، بلکه شیوه مواجهه ما با اختلافهاست. هر دعوا میتواند یا زخمی عمیق بر پیکر رابطه باشد، یا فرصتی برای شناخت بهتر، رشد مشترک و عمقبخشی به پیوند عاطفیمان. اگر بیاموزیم که چگونه احساسات خود را مدیریت کنیم، چطور همدلانه بشنویم و با نیت درک و نه پیروزی وارد گفتوگو شویم، بسیاری از تنشها پیش از آنکه شعلهور شوند، خاموش خواهند شد.
فراموش نکنیم:
«عشق، نه در نبود اختلاف که در حضور درک و گفتوگوی محترمانه معنا مییابد»
- رابطه سالم ساختنیست، نه یافتنی؛ و با تمرین مداوم مهارتهای ارتباطی، میتوان هر روز، یک آجر به بنای اعتماد و آرامش در زندگی مشترک افزود.