خشونتی خاموش تحت عنوان قهر!

نویسنده: ناهید حاجی مقصودی |
۱۸ مهر ۱۴۰۴
زمان مطالعه: ۸ دقیقه
قهر کردن در روابط زناشویی، برخلاف ظاهر آرامش، نوعی خشونت روانی خاموش است که موجب اضطراب، ناامنی و کاهش اعتماد میان همسران میشود و بر کودکان نیز اثر منفی دارد. راهکار جایگزین آن، گفتوگو و درک متقابل است.
مقدمه
- قهر کردن در نگاه بسیاری از افراد رفتاری ساده و بیخطر به نظر میرسد. برخی تصور میکنند چون در این رفتار ناسزا، پرخاشگری یا دعوای مستقیم وجود ندارد، پس آسیبی هم به روابط وارد نخواهد شد. در ذهن بسیاری از زوجها این باور شکل گرفته است که قهر نوعی واکنش «بیدردسر» است؛ روشی که نه به فرزندان لطمهای میزند و نه باعث تنش آشکار میشود. اما واقعیت از دیدگاه روانشناسی متفاوت است.
- از منظر علمی، قهر کردن نه تنها بیضرر نیست، بلکه در دسته رفتارهای آسیبزا و حتی نوعی خشونت روانی قرار میگیرد. این رفتار، سلامت روانی همسر را در کوتاهمدت و گاهی در بلندمدت تحت تأثیر قرار میدهد و احساس امنیت و آرامش را در زندگی مشترک کمرنگ میسازد. به همین دلیل، پرداختن به پدیده قهر در روابط زناشویی و بررسی اثرات آن بر خانواده از اهمیت بسیاری برخوردار است.
• قهر کردن؛ خشونتی خاموش
- همانطور که در قبلا اشاره شد، قهر کردن در ظاهر رفتاری آرام و «بدون توهین» جلوه میکند. فردی که قهر میکند، نه فریادی میزند، نه کلام زشتی به کار میبرد و نه برخورد فیزیکی دارد. اما باید توجه داشت که خشونت فقط در شکل آشکار و جسمی آن خلاصه نمیشود. روانشناسی خانواده به صراحت بیان میکند که هر نوع رفتاری که موجب آزار روانی، اضطراب یا بیثباتی عاطفی در همسر شود، در دسته خشونت خانگی جای میگیرد.
- در واقع، قهر کردن نوعی بیاعتنایی عمدی به شریک زندگی است که برای ساعتها یا روزها ادامه پیدا میکند. این رفتار نه تنها به همسر پیام روشنی منتقل نمیکند، بلکه موجب سردرگمی، احساس طردشدگی و در نهایت آسیب به اعتماد متقابل میشود. بنابراین، برخلاف تصور رایج، قهر کردن نه یک راهحل موقت، بلکه یک شکل پنهان از خشونت خانگی است.
• پیامدهای روانی قهر بر همسران
- قهر کردن اگرچه در ظاهر نوعی سکوت و فاصلهگیری ساده به نظر میرسد، اما در واقع میتواند پیامدهای روانی متعددی را برای همسران به همراه داشته باشد. در نگاه اول، شاید فردی که قهر میکند تصور کند در حال کنترل شرایط است یا حتی با این رفتار از بروز دعوا جلوگیری میکند. اما واقعیت این است که سکوت و بیاعتناییِ طولانیمدت اغلب به فشار روانی و عاطفی در طرف مقابل منجر میشود.
• اضطراب و آشفتگی روانی
- وقتی فردی با همسر خود قهر میکند، همسر او با یک وضعیت مبهم و پر از سؤال مواجه میشود: «چرا صحبت نمیکنی؟»، «چه چیزی باعث ناراحتیات شده؟»، «آیا رابطهمان در خطر است؟». این ابهامها بهتدریج به اضطراب و استرس تبدیل میشوند. پژوهشهای روانشناسی نشان دادهاند که بیاعتنایی عاطفی در روابط، اثراتی مشابه با طرد اجتماعی دارد و مغز انسان این وضعیت را همانند یک تهدید واقعی تجربه میکند.
• کاهش احساس امنیت و اعتماد
- یکی از نیازهای اساسی در زندگی مشترک، داشتن احساس امنیت و اطمینان است. قهر کردن این حس را خدشهدار میکند. وقتی فردی با سکوت یا بیاعتنایی واکنش نشان میدهد، همسرش احساس میکند در جایگاه ارزشمندی قرار ندارد یا به اندازه کافی شنیده نمیشود. تکرار این وضعیت به مرور زمان اعتماد متقابل را تضعیف میکند و فاصله عاطفی بین زوجین را افزایش میدهد.
• تشدید تنشهای پنهان
- قهر کردن شاید برای چند ساعت آرامش ظاهری ایجاد کند، اما مشکلات حلنشده در زیر لایههای این سکوت باقی میمانند. این مسائل نهتنها از بین نمیروند، بلکه به مرور شدت بیشتری میگیرند. به همین دلیل، پس از پایان قهر و برقراری یک آشتی موقت، زوجین دوباره با همان مشکلات یا حتی شدیدتر از قبل روبهرو خواهند شد.

• تجربه احساسات منفی
- افرادی که مورد قهر قرار میگیرند، معمولاً احساساتی مانند تنهایی، طردشدگی، غم و حتی خشم را تجربه میکنند. گاهی این احساسات به واکنشهای تند منجر میشود و زوجین را وارد چرخهای از دوری و نزدیکیهای مکرر میسازد؛ چرخهای که سلامت روان هر دو طرف را تحت تأثیر قرار میدهد.
• تأثیر قهر بر کودکان و فضای خانواده
- قهر کردن میان همسران، فقط رابطهی زوجین را تحت تأثیر قرار نمیدهد؛ بلکه بر کل فضای خانواده سایه میاندازد. خانه باید محلی برای آرامش، امنیت و محبت باشد، اما وقتی سکوت سرد و قهر میان والدین شکل میگیرد، فضای روانی خانه به شدت متشنج میشود. در این شرایط، حتی اگر کودکان بهطور مستقیم مخاطب قهر نباشند، باز هم از آثار آن آسیب میبینند.
• احساس ناامنی در کودکان
- کودکان محیط خانواده را به عنوان منبع اصلی امنیت تجربه میکنند. وقتی والدین دچار قهر و فاصلهگیری میشوند، کودک بهطور ناخودآگاه احساس میکند که پایههای امنیت او لرزان است. او ممکن است نگران شود که این سکوت به جدایی والدین منجر شود یا تصور کند که خودش علت اصلی اختلاف است. چنین برداشتهایی زمینهساز اضطراب، کابوسهای شبانه و بیقراریهای مداوم در کودک میشوند.
• الگوبرداری از والدین
- کودکان بیشتر از آنکه از حرفهای والدین بیاموزند، از رفتار آنها الگوبرداری میکنند. وقتی والدین قهر را به عنوان راهی برای مدیریت تعارض به کار میبرند، کودک نیز یاد میگیرد که در مواجهه با مشکلات یا اختلافها، سکوت و بیاعتنایی بهترین روش است. این الگو در آینده میتواند روابط دوستی، تحصیلی و حتی زناشویی کودک را تحت تأثیر قرار دهد و چرخهی ناسالمی از «قهر کردن به جای گفتوگو» ایجاد کند.

• آسیب به رشد عاطفی
- رشد عاطفی سالم نیازمند فضایی پر از محبت و تعامل مثبت است. قهر مداوم والدین موجب میشود کودک شاهد محیطی پر از سکوت، سردی و فاصله باشد. این تجربه میتواند باعث شود کودک در بیان احساسات خود مشکل پیدا کند یا از بروز هیجانات منفی به شدت بترسد. در برخی موارد، کودکان در بزرگسالی دچار مشکل در اعتمادسازی و برقراری ارتباط صمیمی میشوند.
• ایجاد جوّ تنش و استرس
- حتی اگر والدین تلاش کنند اختلاف خود را پنهان کنند، کودکان متوجه تغییر جوّ خانه میشوند. سکوتهای طولانی، نگاههای سرد و کاهش تعامل میان والدین برای کودک نشانهای واضح از وجود مشکل است. این فضای تنشآلود، استرس مداومی را در روان کودک ایجاد میکند که میتواند بر عملکرد تحصیلی، روابط اجتماعی و حتی سلامت جسمی او اثر بگذارد.
- و در نهایت قهر کردن در روابط زناشویی، هرچند در ظاهر رفتاری آرام و بیخطر به نظر میرسد، در واقع نوعی خشونت روانی خاموش است که پیامدهای عمیق و گستردهای بر سلامت روان همسران و فضای خانواده میگذارد. این رفتار نهتنها موجب ایجاد اضطراب، کاهش اعتماد و احساس ناامنی در همسر میشود، بلکه کودکان نیز بهطور مستقیم و غیرمستقیم از آن آسیب میبینند. مشاهده سکوتها و فاصلهگیریهای طولانی میان والدین، احساس ناامنی در کودکان را تشدید کرده و الگویی ناسالم برای مدیریت تعارض در ذهن آنان شکل میدهد.
- از منظر روانشناسی، قهر کردن نشانهای از ضعف در مهارتهای ارتباطی و کمبود بلوغ عاطفی است. فردی که به جای گفتوگو، سکوت سرد را انتخاب میکند، در حقیقت از رویارویی با مسئله اجتناب کرده و به شکل کودکانهای واکنش نشان میدهد. چنین رفتاری اگرچه ممکن است به ظاهر آرامش موقت ایجاد کند، اما هیچگاه مشکلات ریشهای را حل نمیکند و حتی در بسیاری موارد به تشدید تنشها میانجامد.
- تنها راه واقعی و سالم برای حل تعارضهای زناشویی، گفتوگو، درک متقابل و در صورت نیاز استفاده از مشاوره تخصصی است. زوجینی که به جای قهر، گفتگو و تعامل سازنده را در پیش میگیرند، نه تنها مشکلات خود را حل میکنند، بلکه پایههای اعتماد و صمیمیت رابطه را نیز مستحکمتر میسازند.
- در پایان باید پذیرفت که هیچ رابطهای خالی از اختلاف نیست، اما شیوهی مدیریت این اختلافهاست که کیفیت زندگی مشترک را تعیین میکند. قهر کردن راهی بنبست است که جز آسیب به خود و عزیزانمان نتیجهای ندارد. گفتوگو، شنیدن فعال و جستوجوی راهحل مشترک، کلید داشتن خانوادهای آرام، امن و سرشار از محبت است.